آوينآوين، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

آوين زیباترین فرشته آسمونی

ماماني چرا هفت سين و فقط عيدها ميچينيم؟

دختر نازم اين روزها وقتي ميخوام نت بردارم تا براي هفت سين چي بگيرم و چه مدلي خريد كنم مدام ياد سالي مي افتم كه خدا لطف كردو بزرگترين عيدي زندگيم رو به من داد ولي امان از دست توي شيطون هزارتا برگه  نوشتم ولي تو همه را پاره كردي ميخوام برات سنت چيدن سفره هفت سين را بگم،   بگم تا بدوني چرا  ميگيم هفت سين؟                                                      ...
27 بهمن 1389

با تمام وجود بهت ميگم خوش آمدي به زندگيمون عزيزم

بنام خداوندي كه زيباترين فرشته آسموني را به ما هديه كرد باشد تا قدردانش باشيم     آوين جون تو خيلي سخت مال ما شدي  بعد از چند سال انتظار . با كلي نذر و نياز منو بابا و بابا بزرگهاو مامان جونيا و  و داييها و عمه ها و عموها و....... خلاصه همه فاميل و اقوام و دوستان و...... با كلي جريانات بارداري كه هرلحظه احساس ميكردم كه از دست ميدهم و همه دعا ميكردن كه خدا تو رو به ما ببخشه . بالاخره خدا تو رو در تاريخ ۳/۶/۸۹   در بيمارستان آتيه  به ما هديه داد . هديه ي آسموني ، اما بعد از اين همه انتظار...
27 بهمن 1389

من و مامان و خونه تكاني

سلام به عزيز دلم خوشكلم امسال حدس ميزدم چون نوپايي بايد كار خونه تكوني  مامانم خيلي طول بكشه بخاطر همين زودتر دست به كار شدم ولي باز هم اميدم را از دست دادم اين روزها من هي تميز ميكنم تا با هم به استقبال بهار بريم تو هي ريخت و پاش ميكني ولي مهم نيست شما راحت باش من جمع ميكنم تو بريز دوست دارم نفسم ، امروز برات توضيح دادم كه مامان ميخواد براي فرا رسيدن بهار خونه را از گرد و غبار تميز كنه ولي تو همش ميگفتي مامان جاجو تو فقط علاقه خاصي به جارو كردن داري و اين وظيفه را من هر روز بايد انجام بدم وگرنه تو تا شب ول كن نيستي تازه گيها ياد گرفتي در يخچا ل    هم باز ميكني و يادت ميره كه بايد زود ببنديش فكر ميكني اومدي پيكنيك عرو...
26 بهمن 1389

ماماني ولنتاين چه روزيه !اصلاٌ ولنتاين يعني چي؟

                                      جونم برات بگه كه ۱۴فوريه يا ۲۵ بهمن ماه از سالهاي بسيار دور ميلادي به عنوان روز ولنتاين جشن گرفته ميشود و در كشور ما در سالهاي اخير به روز عشاق معروف شده است .           در سده سوم ميلادي كه مطابق مي شود با اوايل شاهنشاهي ساساني در ايران، در روم باستان فرمانروايي بوده است بنام كلوديوس دوم ....
25 بهمن 1389

نامه يك نيني معترض

آقاي پدر! در كمال احترام خواهشمندم اينقدر لب و لوچه ي پياز خورده ي غير پاستوريزه، و سار و سيبيل سيخ سيخي آهار نشده ات را به سر و صورت حساس من نماليد خانوم مادر! جيغ زدن شما هنگام شناسايي اجسام داخل خانه توسط حس چشايي من، نه تنها كمكي به رشد فكري من نمي كنه، بلكه براي شير شما هم مضر است!!! لازم به ذكر است كه سوسك هم يكي از اجسام داخل خانه محسوب مي شود! پدر محترم! هنگام دستچين كردن ميوه، از دادن من به بغل اصغر آقاي سبزي فروش خودداري نماييد. چشمهاي تلسكوپي، گوشهاي ماهواره اي و سيبيلهاي دم الاغي اش مرا به ياد قرضهاي شما مي اندازد! مخصوصاً وقتي كه چشمهاي خود را گشاد كرده، و با تكان دادن سر و لبهايش '' بول بول بول بول'' مي كند! زهرمار، درد، م...
22 بهمن 1389

حرف حرف خودمه

يه چند وقني بود كه با دختر خوشگلم ميرفتيم خريد و بد جوري تو نخ اين دوچرخه بود ولي هر دفعه توي مغازه بودو و اون بهش دسترسي نداشت  ديروز كه با باباش رفتيم خريد آقاي مغازه دار همه دوچرخه هاشو چينده بود دم در دخملمم خيلي جدي رفت دوچرخه را برداشت و بعد باباشو صدا كرد كه بيا پولشو حساب كن به اين صورت بود كه آوين خانم حرفش را به كرسي نشاند .وقتي برات خريديم سريع سوارشدي و چون مغازه يه كم تو شيب بود دوچرخه حركت ميكرد و تو همه را مجبور به دست زدن ميكردي با مزه من فدات بشم خيلي دوست دارم تو همه دنياي مني .           ...
19 بهمن 1389

اولين باري كه با مامانو بابا رفتي آتليه تا عكس بگيري

ماماني براي اولين بار در سن يكسالگي بردمت آتليه تا عكس بگيري نميدوني چقدر خانوم بودي و با مامان همكاري كردي در حد تيم ملي ،عاي بودي گلم اينقدر ژست هاي قشنگي ميگرفتي كه خود خانوم عكاس هم خندش گرفته بود . ...
18 بهمن 1389

روز تولد تو ميلاد عشق پاك

در شبي پرفروغ ليلي ماه رمضان ، نور چشمي آوين خانم كه خداوند او را از تبار صالحين قرار دهد پا به دنياي فاني گذاشت و خير باتي را براي ما به ارمغان آورد ، خداوند سبحان قدومش را كه سخت چشم انتظارش بوديم مبارك گرداند . دختر ناز من در يك شب تابستاني در تاريخ سوم شهريور ماه هزارو سيصدو هشتادو هشت ساعت ۴۵: ۲۰ در بيمارستان آتيه ديده بر جهان گشود و دل مامان و باباييش را غرق نور كرد. ...
18 بهمن 1389